بازدید امروز : 113
بازدید دیروز : 163
کل بازدید : 374471
کل یادداشتها ها : 1747
واژه عربی جهل که در فارسی به نادانی برگردان و ترجمه شده، گاه نقیض علم و گاه نقیض عقل قرار می گیرد. با نگاهی به مجلد نخست اصول کافی و کتاب عقل و جهل به روشنی دانسته می شود که در روایات اسلامی دربسیاری موارد وقتی از جهالت و یا جنود و لشکریان جهل سخن به میان می آید، در برابر تعقل ورزی است. بنابراین، ترجمه جهل به معنای نادانی و ندانستن و فقدان دانش شاید ترجمه ای ناقص و نارسا باشد؛چرا که در این ترجمه به مساله تعقل و خردورزی هیچ اشاره نمی شود؛ هر چند که نادان می تواند کسی باشد که خردورزی نکرده و از طریق معلوم خود مجهولی را حل نکرده است؛ اما نادانی و عدم آگاهی می تواند ارتباط به تعقل نداشته باشد؛ چرا که شاید همان معلوم نخست در اختیار نباشد تا تعقلی ورزد.
به هر حال، واژه جهل دارای دو کاربرد اصلی است؛ چرا که گاه در برابر علم و گاه در برابر عقل به کار می رود. پس ممکن است وقتی گفته شود شخصی جاهل است به معنای فقدان دانش یا فقدان عقل و تعقل ورزی باشد.
علما و دانشمندان جهل را بر اساس کاربردهای آن در فرهنگ قرآن سه قسم دانسته اند: 1? خالى بودن نفس از علم که معناى اصلى جهل است؛ 2? اعتقاد به چیزى برخلاف آنچه که هست؛ 3? انجام دادن کارى برخلاف آنچه که باید انجام شود.(مفردات الفاظ قرآن کریم، ص 209، ذیل واژه جهل)